یاس من
یاس من

یاس من

از دستم نارحتی؟

یاس و یوسف داشتن بازی می کردن که وسط بازی دعواشون شد و یاس شروع کرد به جیغ زدن.

بابایی گفت : یاس ، چرا الکی جیغ می زنی؟ از دستت ناراحت شدم.

یاس هم سریع خودشو واسه باباش لوس کرد و با یه بوس سر و ته قضیه رو هم آورد و گفت : بابا جون دیگه جیغ نمی زنم.

بعد از ناهار یه دفعه یاد جیغ زدنشو باباش افتاد و گفت: بابا از دستم نارحتی؟

بابایی : نه عزیزم.

یاس : پس از دستم خوشحالی؟

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد